بارگذاری متحرک در یک سازه عموما به دو روش امکان پذیر است:
- روش اول پارتیش زدن و تکیه تکه کردن جسم و اعمال بار بر روی هر قسمت
- محاسن:
ندارد
معایب:
زمان بر است
پارتیشن زدن یک قطعه به این روش زمان بر است، به عنوان مثال فرض کنید یک تایر بر روی یه جاده در حرکت است، درصورتی که یک متر از جاده مدل سازی کنید و در هر ۱۰ سانتی متر یک پارتیشن اعمال کنید، باید ۱۰ استپ ایجاد کرده، همراه با ده پارتیشتن لذا باینکار زمان بر است.
هرچه تعداد پارتیشن ها بیشتر باشد منجر به غییراتی در اندازه المان ها شده که منجر به تمرکز تنش در جاهایی از مدل شده که این می تواند شما را از پاسخگویی اصلی سازه دور کند.
- روش دوم:
اعمال کردن سابروتین های DLOAD و VDLOAD
در صورتی که اعمال بار متحرک وابسته به زمان باشد از سابروتین VDLOAD و در صورتی که استاتیکی و وابسته به زمان نباشد از سابروتین DLOAD استفاده می شود.
- محاسن:
نوع بارگذاری دقیق است، تمرکز تنش ایجاد نمی شود، نیاز به پارتیشن زدن ندارد و با یک استپ قابل انجام است.
- معایب:
ندارد
از کابردهای این نوع سابروتین میتوان به بارگذاری های پیچیده اشاره کرد، مدلسازی های نیازمند اعمال این نوع سابروتین می باشند.
شکل دهی تدریجی SPIF
اعمال حرکت معادل تایر در مدلسازی روسازی
- تفوت بارگذاری متحرک به اعمال پارتیشن وبدون اعمال پارتیشن بر روی جسم:
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.